وقت طلاست: با استراتژی می‌توانیم طلای بیشتری بسازیم
از برند به لاومارک – آنجا که برندها قلب مخاطبانشان را تسخیر می‌کنند!
July 1, 2023شاید شما هم همچنان بر این باور باشید که برای به انجام رساندن موثر کارها باید تا دیروقت در دفتر بمانید و از خانواده و دوستان تان فاصله بگیرید. ولی این باور الزاما درست نیست! شاید عجیب باشد اگر بگوئیم موفق ترین افراد در روز ۳ تا شش ساعت به طور مفید کار می کنند. البته این میزان به هدفی که شما در پی اش هستید هم بستگی دارد، مثلا اگر می خواهید یک کسب وکار بزرگ به راه بیاندازید یا محصولی نوآورانه و خاص خلق کنید، احتمالا نیاز دارید زمان بیشتری را به کار اختصاص دهید. در واقع همه چیز به اولویت های شما بستگی دارد.
اگر از هدف های بزرگ و جاه طلبانه بگذریم می بینیم که بیشتر افراد دوست دارند کاری که عاشقش هستند را انجام دهند، درآمد خوبی کسب کنند، ورزش کنند، به سفر بروند و در کنار خانواده و دوستان شان باشند. اگر شما هم جزو این دسته افراد هستید می توانید انعطاف پذیری زیادی در برنامه روزانه تان ایجاد کنید. هر چند انجام این کار قرار نیست ساده باشد.
کیفیت در برابر کمیت
اصل اول این است: هر کاری که انجام می دهید، فقط و فقط به همان بپردازید!
موبایل ها، نوتیفیکیشن شبکه های اجتماعی و ایمیل هایی که هر لحظه حواس ما را از کاری که مشغول به انجام آن هستیم پرت می کنند نقش بزرگی در هدررفتن زمان دارند. تصویری که بعضی از ما از خودمان برای دیگران ساخته ایم فردی است که سرش بی اندازه شلوغ است، در حالی که اگر بر نتیجه تمرکز کنیم می توانیم باکیفیت تر کار کنیم. این یعنی تلاش کنیم در کاری که انجام می دهیم تمامیت و حضور صددرصد داشته باشیم. این کار می تواند تحویل یک پروژه مهم به مشتری کلیدی باشد یا کتاب خواندن در عصر یک روز تعطیل، در هر حال قاعده همین است، تمرکز داشتن بر یک کار، کیفیت ما را بالا می برد.
برندها از دل داستان‌ها متولد می‌شوند. برداشتن اولین قدم‌های یک برند تا رشد آن و تبدیل‌شدنش به بخشی از تجربه‌های روزمره مخاطبان همگی مراحلی از زندگی و زنجیره‌ای از اتفاقات هستند که هویت آن برند را شکل می‌دهند. وقتی در دنیای برندینگ از مفاهیمی چون داستان و هویت حرف می‌زنیم، یعنی نگاه ما به برند، نگاهی انسانی و تأثیرآفرین است.
داستان‌سرایی و عمل‌کردن به داستان‌ها آن‌قدر در برندسازی مهم است که قصد داریم در این مطلب با یک مثال واقعی بیشتر به آن بپردازیم. این مثال از برند کدبری، یکی از معروف‌ترین تولیدکننده‌های شکلات، بیسکوئیت و تنقلات در جهان است، چیزی شبیه برند مینو یا شیرین عسل خودمان در ایران. حالا ببینیم چرا کدبری یک برند داستان‌سراست و دلیل تمایز آن چیست.
کدبری یک برند بسیار قدیمی انگلیسی است که در سال ۱۸۲۴ توسط جان کدبری در شهر بیرمنگهام راه‌اندازی شد. این برند بعد از شرکت مارس2 دومین تولیدکننده شیرینی‌جات در جهان است و برخی محصولات آن مانند اورئو و شکلات‌های شیری Dairy Milk حتی در ایران هم بسیار پرطرفدار هستند. اما کدبری فقط شیرینی و شکلات تولید نمی‌کند بلکه نگاهی بسیار ارزشمند به جهان دارد که این برند را منحصربه‌فرد و دوست‌داشتنی کرده‌است. کدبری باور دارد که در پس هر دیوار و در هر خیابان و خانه داستان‌هایی فوق‌العاده از مهربانی و بخشندگی انسان‌ها به یکدیگر وجود دارد. به این ترتیب تمام فعالیت‌های برندسازی و بازاریابی این برند بر محور این شعار شکل گرفته است: There is a glass and half in everyone. احتمالاً در نگاه اول این شعار کمی مبهم است ولی ما به شما می‌گوئیم که منظور کدبری از این جمله اشاره به ظرفیت بی‌پایان انسان‌ها برای مهربانی و بخشندگی است، این چیزی است که به باور کدبری در دنیا تمامی ندارد و هر جا ردپایی از این برند می‌بینیم حتماً اثری از مهرورزی و انسان‌دوستی هم وجود دارد.
این روزها دیگر کارکردن در بازه ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر به افسانه تبدیل شده است. وظایف و مسئولیت های کاری در ساعت های غیرکاری و حتی روزهای تعطیل هم همراه ما هستند.
مراقب صبح هایتان باشید
شاید فکر کنید روش هایی که تا اینجا به آن اشاره کردیم برای همه کارآمد نیستند. ممکن است شما مجبور باشید ساعات ابتدایی روزتان را به خانواده یا فرزندان کوچک تان اختصاص دهید یا الزاما نتوانید صبح های زود به مراقبه یا ورزش بپردازید. این طبیعی است که یک روش برای همه افراد به یک شکل موثر نباشد، اینجاست که خلاقیت به کمک ما می آید، شما باید سبک خودتان را برای استفاده اثربخش از صبح ها و ساعت های ابتدایی روز پیدا کنید.
یک راه دیگر استفاده مفید از صبح ها به کاربردن استراتژی ۹۰-۹۰-۱ است. به این معنی که ۹۰ دقیقه اول هر روز را به مهم ترین کار خود اختصاص دهید و بدون شک این کار چک کردن مداوم موبایل تان یا گشت زدن در شبکه های اجتماعی نیست. همچنین هیچ چیز نمی تواند به اندازه جلسات صبح گاهی خلاقیت و عملکرد را کاهش دهد، پس بهتر است جلسه ها را به بعدازظهر موکول کنید.
مراقبت از صبح ها به این معنی است که در زمان مشخصی از روز در دسترس دیگران نباشید و جز در موارد اضطراری از محدوده تمرکزتان بیرون نیایید.
ذهن و بدن، این دو یار همیشگی
آنچه شما در خارج از فضای کاری تان انجام می دهید تاثیر بسیار مهمی بر عملکردتان در محیط کار دارد، همان طور که برعکس این موضوع نیز صادق است. تحقیقات نشان داده اند که ورزش منظم پیرشدن ذهن را ۱۰ سال به تاخیر می اندازد. به طور کلی افرادی که به طور مداوم ورزش می کنند بهره وری بالاتری در کارشان دارند. مغز هم بخشی از بدن ماست و هر اندازه بدن سالم تری داشته باشیم ذهن و روح قوی تر و سالم تری خواهیم داشت.
ما یک سیستم هستیم. در یک سیستم تغییر در عملکرد یک بخش بر سایر بخش ها هم تاثیر می گذارد. وقتی ورزش را به یک عادت در زندگی تبدیل می کنیم ذهن مان نیز با این تغییر هم سو می شود و مانند اثر پروانه ای تمام زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد. همین طور نوع غذایی که می خوریم و زمانی که به غذاخوردن اختصاص می دهیم در میزان تمرکز ما نقش دارد. این موضوع در مورد زمان و کیفیت خواب ما هم صدق می کند. به این ترتیب می توانیم به جای مدیریت زمان، انرژی مان را مدیریت کنیم. در حقیقت برنامه کاری ما باید نه بر اساس انتظارات و شرایط محیطی، بلکه بر این پایه تنظیم شود که ما در چه زمانی بهتر کار می کنیم.
در این مطلب تلاش کردیم استراتژی هایی ساده و عمومی برای مدیریت بهتر زمان و بهره وری بیشتر در کار ارائه کنیم. بله، ما باز هم از استراتژی حرف می زنیم و باور داریم که نه تنها برای موفقیت برندها، که برای زندگی شخصی نیز باید با استراتژی عمل کرد. وقت طلاست و ثانیه هایی که همین لحظه در حال گذر هستند، دیگر به ما باز نمی گردند. با این حال راه برای انتخاب و تغییر همیشه باز است، از همین امروز می توانیم طلای بیشتری بسازیم.
یک راه کار برای بالابردن تمرکز گوش دادن به یک آهنگ به صورت پشت سرهم و تکراری است. زمانی که تنها به یک آهنگ گوش می کنید در آن غرق می شوید و افکارتان کمتر به این سو و آن سو پرواز می کند. شاید عجیب به نظر برسد ولی امتحانش مجانی است.
جالب است بدانید که در ورزش هم اصول مشابهی وجود دارد. یک برنامه تمرین کوتاه و عمیق با استراحت کافی نتیجه را بهتر می کند. با تمرکز بیشتر، کافیست تنها ۲۰ درصد انرژی تان را صرف کار یا پروژه هایتان کنید. این فوق العاده است، چون حالا ۸۰ واحد انرژی باقی مانده را می توانید به استراحت ذهن یا پرورش توان مندی هایتان اختصاص دهید. از آن جذاب تر اینکه بهترین ایده ها و خلاقانه ترین راه حل ها در زمان استراحت و رهایی از فشار کار به ذهن می رسند.
مغز ما برای خلاقیت به تمرکز مستقیم و غیرمستقیم نیاز دارد. زمانی که بادقت مشغول انجام کاری هستیم تنها از بخشی از ظرفیت ذهن مان استفاده می کنیم، اما زمانی که در حال رانندگی یا ورزش هستیم یا از نوشیدن یک فنجان چای عصرگاهی در خانه لذت می بریم توانایی مغز ما برای الهام گرفتن و ایده پردازی بیشتر می شود.
زمانی که از کیفیت و کار عمیق حرف می زنیم منظورمان بیشتر کارکردن نیست، بلکه بهتر کارکردن است. پس وقتی کار می کنید، عمیق و بی وقفه کار کنید و زمانی که دست از کار می کشید واقعا آن را رها کنید. این یعنی داشتن استراتژی برای استفاده موثر از زمان، تمرکز بر نتیجه نه الزاما پرمشغله بودن!
سه ساعت طلایی، سازنده یا کشنده
رون فریدمن روان شناس در مصاحبه با هاروارد بیزنس ریویو می‌گوید سه ساعت اولیه روز ارزشمندترین ساعت ها برای به حداکثر رساندن بهره وری هستند. اگر طبق آنچه بالاتر گفتیم از این سه ساعت با بیشترین تمرکز استفاده کنید روزتان را خواهید ساخت و در غیر این صورت ممکن است تا شب از بی نظمی و ناتمام ماندن کارها رنج ببرید.
تحقیقات نشان داده اند که قشر جلویی مغز در ساعات پس از بیداری در فعال ترین و آماده ترین حالت خود برای تفکر و ایده پردازی قرار دارد. بنابراین سه ساعت آغازین روز می تواند بهترین زمان برای انجام دادن کارهای باکیفیتی باشد که معمولا در باقی اوقات انرژی ای برای انجام آن باقی نمی ماند. از طرفی بسیار مهم است که روز خود را چگونه آغاز می کنید. خوردن صبحانه همراه با مواد پروتئینی قند خون شما را برای مدت زیادی ثابت نگه می دارد و باعث می شود کمتر و دیرتر احساس گرسنگی کنید. به این ترتیب وقت شما در آن سه ساعت طلایی با گشتن به دنبال خوردنی های مختلف تلف نخواهد شد.
روش های ساده دیگری هم وجود دارند. روش هایی که معمولا احساس می کنیم زمانی برای آن نداریم. بیشتر ما روزمان را با چک کردن گوشی موبایل یا شبکه های اجتماعی شروع می کنیم ولی معمولا چیزی بیش از اخبار منفی و احساس خستگی دریافت نمی کنیم. پانزده دقیقه مراقبه، یک ورزش کوتاه یا نوشتن افکار و آرزوها در ساعت های ابتدایی روز می تواند حال ما را به مراتب بهتر کند. البته شکستن عادت سخت است ولی به امتحانش می ارزد.
